آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام سیف الله عفتی از شهدای دانش آموز شهرستان آمل می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : محمد
تاریخ تولد : 1347/03/02
تاریخ شهادت : 1364/11/22
محل تولد : آمل
گلزار شهدای روستای مریچ محله آمل
نحوه شهادت : جراحات وارده در اثر بمباران هوایی
محل شهادت : مسجد فاو- عملیات والفجر 8
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.
جعبه مهمات
بايگاني
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- آبان ۱۳۹۵ (۴)
- تیر ۱۳۹۵ (۲)
آخرين مطالب
- ۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۲۰ طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید
- ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۹ تصاویر شهید سیف الله عفتی
- ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۸ مصاحبه ها و خاطرات شهید سیف الله عفتی
- ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۲ دست نوشت وصیتنامه و زندگی نامه
- ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۲۳ مشخصات شهید سیف الله عفتی
- ۲۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۱۰ زندگی نامه شهید سیف الله عفتی :
- ۲۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۰۹ وصیت نامه
جهت مشاهده و دریافت صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
جهت مشاهده و دریافت صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
جهت مشاهده و دریافت صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
جهت مشاهده و دریافت صفحات روی آنها کلیک نمائید ...
لینک سایت جنگ و درنگ
سینه بگشا ای دشت که لاله به لاله هایت افزوده گشت سینه بگشای که فاتحی وارسته از تبار سیدالشهدا
(ع)برتو فرود آمده است...
شهید سیف الله عفتی به سال 1347در روستای مریج محله آمل در خانه محقر ومذهبی دیده به جهان گشودونهمین فرزند خانواده بود که در سن 6 سالگی راهی دبستان روستای خویش گشته وپس از دوران ابتدایی دوران راهنمایی را به پایان نرسانده بود که جنگ بر ایران مظلوم توسط ابر جنایتکاران شرق وغرب آنهم توسط عراق متجاوز تحمیل گردید. او هم در این دوران که سن کمتر از یک رزمنده معمولی را داشته همراه با امت پرخوش مشتاق مکتب حسین در اوایل سال62 به آموزشگاه مرکز نظامی مرزن آباد اعزام گردید تا به ندای حسین زمان خود لبیک گوید که به علت کمی سن موفق نگردید ولیکن شور وشوق حسین (ع) اورا باردیگر با دستبرد در شناسنامه خویش در اواخر سال 62 مجددا به آموزشگاه منجیل اعزام گردیدولی این بار به علت ضعف جسمانی اورا از این آرزو دور ساختند واما چون امواج اقیانوس عشق در او طلاطم می نمود بار دیگر درسال 63 به آموزشگاه گهرباران اعزام گردید وبه آرزوی دیرینه خود دست یافت. پس از پایان آموزش به جبهه جنوب اعزام و مشغول پیکار با منکران خدا گردیدوپس از اتمام ماموریت به خانه برگشت . وی در منزل برای اعضای خانواده الگویی نمونه ومعلم خوش سخن به ویژه برای اطفال بوده است ونه تنها همچون سیف خدا در جبهه ها می خروشید در پشت جبهه هم ایثار و فداکاری فراوان می نمود وی در سال 62 به فرمان امام برای تشکیل ارتش بیست میلیونی وارد بسیج عموی محل گردید که در سوسنگرد به عنوان رابط تبلیغات پایگاه شهید شیرودی مشغول خدمت گردید وی دوباره در عملیات والفجر 8به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردید که در این نبرد پیروزمندانه همچون مولای خویش حسین (ع)عاشقانه به سوی معشوق خودبا عطر خوشبوی خون پیکرش پرواز ملکوتی نمودتا زمین ظلمت را به سپیدی عشق مبدل سازد باشد که ما هم رهرو راه این عزیزان باشیم ... والسلام...
1 – ای برادرم و برادرهای حزب الله ! ... همیشه حرف حق را بزنید ، هر چند به ضررتان باشد .
2 – ای خواهرانم ! بدانید که سیاهی چادرتان از خون من کوبنده تر است ; پس چرا باید گران بهاترین گوهری که زینت بخش توست با اشاره ای از دست بدهیو تمامی عفت و پاکی ات را به پای این مردان و این دزدان بریزی ؟ آیا هیچ می دانی که تورسالتی والا و مسئولیتی بس بزرگ بر دوش داری ؟ ای فاطمه زمان ! وای خدیجه دوران ! وای زینب ! برخیز و با سلاح پاکی ، در سنگر ایمان ، از دژ ایمان دفاع کنید و از اختفای چادر مشکیت ، آخرین پس مانده های فرهنگ زوال یافته غرب را در این دیار فرو ریز !
ای دوستان و آشنایان از خدا برایم طلب آمرزش کنید تا گناهانم کمتر شود .
وصیت نامه شهید سیف الله عفتی :
الذی خلق الموت والحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا (قرآن کریم)
{اوست خدایی که مرگ وزندگی را آفریدتا شما را آزمایش کند که در صحنه پیکار حق و باطل کدامین از شما نیکو کار تر است}...
خدایا تو خود بنگرکه کدامین از ما نیکوتر استببین که فرزندان ابراهیم چگونه اسماعیل وار به قربانگاه آزمایش می شتابندو پیروز مندانه جان می گذارندمی سوزند تا با کفر نسازند می روند تا ایمان نرودمیمیرند تا چراغتوحید خاموش نگردد. خداوندا این مرتبه که دارم با کاروان کربلا به جبهه حق می آیم امیدوارم که نا امیدم نکنی و شهادت را همچون سرور شهیدان امام حسین (ع) نصیبم بگردانی .
با الها تو خودت می دانی که در این دنیای فانی تنها آرزوی من جز شهادت چیزی نیست.
بار الها به تو پناه میبرم از نتیجه اعمالم و به تو پناه میبرم از معصیتم من دنیایی از معصیت و گناهم امیدوارم که از سرتقصیرات من بگذری چرا که تو بخشنده و مهربانی ...
وهمچنین از شما امت حزب الله که در این مراسم شرکت کردع ایدو شما هم ای دوستان و آشنایان از خدا برایم طلب آمرزش کنیدتا گناهانم کمتر شود.
وشما ای پدر عزیزوای آسایش دهنده قلبم مبادا اگر فرزندت شهید شد غمی به چهره مردانه ات بنشیند میدانم بزرگم کرده ای تا سر پیری عصای دستت باشم اما چه کنم حفظ اسلام و دین و قرآن از این مسئله بالاتر است پدرم سر بلند باش که یک نفر از خانواده ات به شادت رسیده است ..
وشما ای مادر مهربانم مادری که همیشه صبور و مهربان و بردبار بودی واز این پس خواهی بود امیدوارم که حلالم کنید شیری که به من دادی وزحماتی که برای من کشیدی همه را حلالم کنی . مادر مبادا وقتی جنازه ام به دستتان رسید به سرو صورت خود بزنی تا دشمنان شاد شوند مانند خانواده معظم شهدا و اسرای محله ما افتخار کنید که مانند آنها یک جوان در راه خدا دادید..
وتو ای برادر وبرادرهای حزب الله مریج محله همیشه حرف حق را بزنید هر چند به ضررتان باشد و امیدوارم هرچه بدی که کردم و پشت سرتان غیبت نمو ده ام مرا حلال کنید..
وحال شما ای خواهرانم بدانید که سیاهی چادرتان از خون من کوبنده تر است پس چراباید گرانبها ترین گوهری که زینت بخش توست با کوچکترین اشاره ای از دست بدهی وتمامی عفت و پاکیت را بپای این دزدان بریزی آیا میدانی که تو رسالتی والا و مسئولیتی بس بزرگ بردوش داری .. ای فاطمه زمان و ای خدیجه دوران وای زینب برخیزوبا سلاح پاکی در سنگر ایمان از دژایمان دفاع کن و از اختفای چادرمشکیت آخرین پس مانده های فرهنگ زوال یافته غرب را در این دیار فرو ریز ...
خدایا خدایا تا ظهور دولت یار خمینی را نگهدار...